چند نكته در مورد تجمع حاميان قانون حجاب و عفاف
بيان علت رفتارهايشان ميتواند باشد. مثلا در پاسخ چرايي كمتعداد بودنشان يكيشان مدعي شد كه «كمتعداد بودن نشانه حق بودن است.» درواقع براي هر سناريويي توجيهي دارند و با چنين استدلالي احتمالا خود را حماسهآفريناني ميدانند كه نامشان در تاريخ ثبت خواهد شد. حاميان اين شبهقانون در آخرين تجمعات خود در روزهاي گذشته، سران سه قوه را مورد عتاب قرار ميدهند اما سخن واقعي آنها با رييسجمهور است و جوري از پزشكيان طلبكارند و او را غيرمستقيم به خيانت و مسوولان دولت را به انواع بدكاريها متهم ميكنند كه گويي خودشان به پزشكيان راي دادهاند و با راي بالايي به پاستور فرستادهاند و اكنون مطالباتشان را ميخواهند! آنهايي كه در ايام انتخابات نهايت بياخلاقي را در تمام شؤون به نمايش گذاشتند هماكنون توقع كه چه عرض كنم، طلب دارند كه رييسجمهور نه خواستههاي رايدهندگانش، بلكه خواستههاي اين جماعت را سرلوحه خود قرار بدهد؛ چون از نظر اين افراد راي مردم كه ارزشي ندارد؛ چراكه مردم در اكثريتند و اكثريت بودن از نشانههاي باطل بودن است!
اين عده بدون داشتن اطلاعات درست و كافي و همچنين با افتخار به عدم مطالعه آثار نويسندگان و صاحبنظران سرشناس و شناختهشده و شايد با مطالعه تعدادي كتاب سفارشي و 50درصدي، خود را تنها صاحبان عقل و خرد ميدانند و مردم، به خصوص مردم تحصيلكرده درنظر آنها هيچ و پوچ و اهل كوفه و بدون بصيرت و... اند كه هميشه راه باطل را ميروند.
اين عده كم هيچگاه در برگزاري تجمعات خود به دريافت مجوز اقدامي نميكنند؛ چراكه بهزعم آنها «در مسير حق بودن» نيازي به مجوز ندارد. مطالباتي همچون «مجاز بودن چند نوع لباس تاييد شده مشخص و يونيفرممانند براي استفاده مردم»، «مجاز بودن نوع خاصي از سيمكارتهايي كه مردم با استفاده از آنها امكان وصل شدن به فيلترشكن و شبكههاي مجازي را ندارند» يا بدتر از آن «ممنوع شدن گوشيهاي لمسي براي مردم به منظور آباد كردن آخرت آنها» و... تنها حاكي از آن است كه مطرحكنندگان اين شعارها و مطالبات حتي در كنترل كردن خود از استفاده ناصحيح از اينترنت هم عاجزند و لذا معتقدند كه دولت بايد با ايجاد شرايط امنيت پادگاني، جلوي استفاده ناصحيح! آنها و ديگران از اينترنت را بگيرد.
با چنين افرادي با چنين طرز تفكر بوالهوسانه كودكانهاي چه ميتوان كرد؟ آيا بايد عقل و خرد جمعي را فداي خواستههاي آنهايي كه در ايام انتخابات بدترين اهانتها را به پزشكيان و رايدهندگانش كردند و در راستاي شكست وي از هيچ تلاش ناجوانمردانهاي دريغ نكردند، نمود؟ يا اينكه مطابق نظر رايدهندگاني كه مطالبات بحقي داشتند و ممكن است آنها هم در انتخاباتهاي بعدي به ناراضيان و تحريمكنندگان انتخابات بپيوندند، حركت كرد؟ مردمي فرهيخته و تحصيلكرده كه خواستههاي معقولانهاي دارند و اسير هوا و هوس نيستند؟